1- نگویید من «خرابکار» هستم. لازم نیست بگویید همیشه در موقعیتهای خوب کار اشتباه انجام داده ام که الان وضعم این است.
2- نگویید من «عامل تغییرات» هستم. کسی که شما را استخدام کند، انتظار دارد بازوی او باشید.
3-نگویید «استاد حل مشکل» هستم. مشکل را حل کنید، دیگران از شما تعریف میکنند.
4-نگویید «خلاق» هستم؛ نشان بدهید که چه چیزی خلق کرده اید.
5-نگویید «مشهور» هستم. اگر باشید، حتما شهرت شما به گوش طرف مقابل رسیده است.
6-نگویید من «رهبر» هستم. اگر رهبر باشید، دیگران خودخواسته به دنبالتان حرکت میکنند.
7- نگویید «عضو» فلان گروهام یا بهمان جا درس خواندهام. اینها بخش مهمی از سرگذشت شما هستند، اما شما چه نقشی در آن گروه داشته اید. این داستان شماست.
8- نگویید «نویسنده/کارگردان/طراح وب و ...» هستم. به جای فهرست کردن تخصصها، بگویید از دانشتان چگونه میتوانید استفاده کنید. شنیدهاید که میگویند همه کاره هیچ کاره است!
9- نگویید «پر کار» هستم. کار زیاد وقتی ارزشمند بود که ماشینها این همه پیشرفت نکرده بودند. امروز، شیوه تفکر شما ارزشمند است و کسی که میخواهد از شما استفاده کند، بیشتر نیازمند دقت و خوش فکری شما در کار است.
10- نگویید همه از همکاری با من«سود» برده اند. قرار نیست ارزش حضورتان را تا حد چند برگ اسکناس پایین بیاورید. شما باید قهرمان داستان کشف و خلاقیت و نوآوری باشید، پس درباره شخصیت خودتان حرف بزنید، نه درباره پول.